مرد دیوانه

مرد دیوانه

مرد دیوانه دنیایش رنگ چشمانش است و شاید نبیند شما را که می آیید و میروید. و شاید او هم رفته است.
مرد دیوانه

مرد دیوانه

مرد دیوانه دنیایش رنگ چشمانش است و شاید نبیند شما را که می آیید و میروید. و شاید او هم رفته است.

آنتایتلد

حال این روزهایم بینهایت شبیه روزهای تلخ بهار است
وقتی تنهایی در کنج اتاق تاریکت کز میکنی.
ساعتم سالهاست که خوابیده در کنج میز شلوغم...
و سکوت میکنم بر حسادت این همه تنفر از دل.
درمان درد بی درمانم همین تکیدن در اتاق تاریک، سکوت، و نشخوار خاطرات است.
همین بس است به گمانم.
تو هم بس کن؛ قبول حق با توست!
-----------------------------------------------------------------
پ. ن: چه فرقی میکند وقتی عاشقانه هایت سهم دیگری است؟

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 03:03 ب.ظ

به جمغ وبلاگ نویسان دیوانه خوش آمدید

ممنونم،
شما از طرف خود بلگ اسکای این رو فرستادید؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد